پاندورا

درباره بلاگ
آخرین مطالب
پیوندها
10 March 17 ، 12:19

Spring

گویا بهار چاره ای جز خوب بودن ندارد.مجبور است مدام امید ما در سوز زمستان باشد.هرچقدر که زمستان بهمان بدی کند، هرچقدر آزارمان دهد،هرچقدر با آن سوز کذایی اش سرتاپای وجودمان را منجمد کند،از او دلخور نمیشویم.دلخور نمی شویم چون انتظاری جز این از او نداریم.چون میدانیم که او "زمستان" است.

اما بهار چه؟کافیست یک اتفاق ناخوشایند در بهار رخ دهد،اولین چیزی که به ذهنمان خطور میکند این است که "سالی که نکوست از بهارش پیداست."  به قدری به بهار امید واهی داریم که یادمان میرود بهار محکوم نیست به خوب بودن.

17/03/10